یک عشوه از آن نرگس غمّاز ندیدیم،
تا جان هدف ناوک صد ناز ندیدیم
در عهد تو دنبالِ رخ مِهرفزایت
چشمی که به حسرت نبود باز ندیدیم
بیهمنفسی بین که در این گلشن گیتی
در ناله فزودیم و همآواز ندیدیم
چون تیره نباشیم که در مشرق طالع
یک صبحْ گریبان تو را باز ندیدیم!
آن بالِ فروریختهمرغیم که هرگز
در طالع خود جلوهٔ پرواز ندیدیم
امنیتِ معمورهٔ عشق است که در وی
قفلِ درِ خلوتکدهٔ راز ندیدیم
عمریست که در حلقهٔ این غمکده، فیّاض!
سازی به جز از نالهٔ خود ساز ندیدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.