گنجور

 
فیاض لاهیجی

تا چند درین غمکده غمناک نشینیم

وقتست که بر تارک افلاک نشینیم

ما مرغ چمن‌پرور عرشیم که گفتست

کز ذروه فرود آمده در خاک نشینیم!

گردیم و ز دامان کسی اوج نگیریم

حیفست که بر دامن افلاک نشینیم

بی‌رخصت ما نشئه به مستان ندهد می

ظلمست که فرمانبر تریاک نشینیم

در بزم طرب غیر ملامت نفزاید

کو حلقة ماتم که طربناک نشینیم

کو یاری طالع که به تقریب شهادت

در سایة شمشیر تو چالاک نشینیم

کو زهرة شیری که به هنگام تغافل

همچهره بآن غمزة بیباک نشینیم

فیّاض توان داد دل از عیش ابد داد

یک لحظه که در حلقة فتراک نشینیم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode