نیست غم گر بادة صافم نباشد در ایاغ
همچو شمع از خون گرم شعله، تر دارم دماغ
بسکه از تاب رخش اجزای مجلس گرم بود
امشب از خاکستر پروانه روشن شد چراغ
در سر زلف تو تا محو گرفتاری شدم
طفل اشک از غیرت من میخورد خون فراغ
اخترم از پردة نه آسمان تابد چنان
کز ته فانوسِ پیراهن فروزان شمع داغ
راه گم میکرد بوی پیرهن از اضطراب
جذبة یعقوبش از خود گر نمیدادی سراغ
تا فروغ چهرهاش افکند پرتو در چمن
میتوان کردن تماشای گل از دیوار باغ
گل ز خندیدن دهن ننهاد بر هم بسکه بود
از نوازشهای دیروز تو امشب تر دماغ
لوح عاشق ساده میباید، بلی زیبنده نیست
لالههای داغ را جز سینة بیکینه راغ
غیر را دعویّ همچشمیّ فیّاض ابلهی است
اوج عنقا از کجا و جلوة پرواز زاغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت زلف معشوق میپردازد و تأثیر آن بر دل عاشق را بیان میکند. شاعر به طور استعاری از زلف معشوق به عنوان وسیلهای برای پریشانی دل و تسخیر آن یاد میکند. او با اشاره به اینکه چگونه زلف زیبای معشوق، دلها را به آتش میکشاند و حسرت و شوق را در دل عاشق ایجاد میکند، نشان میدهد که زلف معشوق نه تنها زیباست بلکه قدرتی همچون زنجیر بر دلهای عاشق دارد. در نهایت، شاعر نگرانی خود را از اینکه آیا در این عشق چارهای برای خود خواهد یافت یا نه، ابراز میکند و به جنبههای پر درد و شعف عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: غم و اندوهی نیست اگر شراب خالصی در اختیار نداشته باشم، زیرا مانند شمعی که از خون گرم روشن میشود، شعلهام را همچنان گرم و زنده نگهدارم.
هوش مصنوعی: امشب به خاطر زیبایی و جذابیت چهرهاش، فضای مجلس بسیار شاداب و دلپذیر بود و حتی خاکستر پروانهها هم باعث روشن شدن چراغ شد.
هوش مصنوعی: در دام زلف تو غرق شد و اسیر محبتت شدم. از شدت احساس و غیرتی که داشتم، اشکهایم مانند خونریزی در جداییام بود.
هوش مصنوعی: ستاره من از پس پرده نه آسمان میتابد، مانند شعله گرم شمعی که از ته فانوسی درخشان بیرون میآید.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر میگوید که اگر یعقوب از بوی پیراهنش غافل نمیشد و به دنبال آن نمیگشت، شاید به خاطر اضطراب و دلمشغولیهایش راه را گم میکرد. این بیان نشاندهندهی عشق و احساس عمیق یعقوب نسبت به فرزندش و همچنین تأثیر عواطف بر وضعیت ذهنی انسان است.
هوش مصنوعی: برای دیدن زیبایی گلها در باغ، باید تا زمانی که نور چهرهاش بر چمن بتابد، صبر کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر نوازشها و محبتهای تو در روزهای گذشته، امشب گل آنقدر خوشحال است که حتی دهانش را هم به هم نمیآورد و فقط میخندد.
هوش مصنوعی: عاشق باید دل ساده و بیتکلفی داشته باشد. لالههای داغ و احساسات عمیق، فقط در سینهای که خالی از کینه و حسد باشد، جای میگیرد و زیباست.
هوش مصنوعی: ادعای برتری و رقابت با دیگران، نشانهای از نادانی و حماقت است. پرواز پرندهای خاص و شگفتانگیز چه ربطی به پرواز یک زاغ معمولی دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
تا خزان آورد روی خویش سوی باغ و راغ
ابر یک ساعت نجست از تعبیه کردن فراغ
از لب دریا برآمد بامدادان خیل ابر
و آسمان از وی شود پر خیل گردو دود و داغ
سرخ شد در کوه از پس لاله چید منقار کبک
[...]
شاه حسنی وز متاع نیکوان داری فراغ
می نزیبد بد کنی در پیش مسکینان دماغ
داغ هجرانم نه بس، خالم به رخ هم می نمای
چند سوزم وه که داغی می نهی بالای داغ
بهترین حاجات آن کایی شبی پیشم چو شمع
[...]
پیشتر زین روزگاری داشتم الحق چنانک
بود حالم و بالم از وی با رفاغ و با فراغ
از پی عشرت براغ اندر مزارع داشتم
وز برای عیش بودم کاخها در صحن باغ
با حریفان موافق عمر میبردم بسر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.