مکن دراز به زیر سپهر پا گستاخ
که کردهاند برای کسی بلند این کاخ
عجب که کام خود از آسمان توانی دید
که کوته است ترا دست و میوه بر سر شاخ
اثر ندارد هر چند گوش گردون را
به دست ناله دریدیم پردههای صماخ
سرایتی به دل نازک تو نتواند
اگر چه گریة من سنگ میکند سوراخ
گلوی شیشة قسمت چو تنگ شد فیّاض
چه نفع دارد اگر دامن خم است فراخ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وقت آنست که بیرون فکنی رخت از کاخ
تنگ شد خانه ببر رخت سوی باغ فراخ
سزد ار یار گل اندام بگلزار چمد
سرو بالای سهی قد بنشین گو در کاخ
تا بکی صورت گل نقش کنی بر دیوار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.