گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیاض لاهیجی

به فکر کار نیفتاده روزگار گذشت

کنون چه کار کند کس که وقت کار گذشت

غبار راهِ سواری شدم ولی از ضعف

چو گرد تا ز زمین خاستم سوار گذشت

ز بیم هجر ندیدیم ذوق وصل، افسوس

که عمر نشئة ما در غم خمار گذشت

تمام عرصة دل پر ز گرد اغیارست

عجب عجب که توانیم ازین غبار گذشت!

ز جست‌جو ننشینیم تا نفس باقی‌ست

توان به گرد رسیدن اگر سوار گذشت

هزار عقده ز بیم شکفتگی داریم

سری ز جیب برآریم اگر بهار گذشت

به کم عیاری خود دل نهاده شو فیّاض

که نقد عمرِ ترا کار از عیار گذشت