گنجور

 
فیاض لاهیجی

دوشم چراغ دیده ز روی تو تاب داشت

چشم ترم در آب گل آفتاب داشت

از شور بلبلان چمنی داشتم که دوش

اشکم به یاد روی تو بوی گلاب داشت

لبریز حسن شد ز فروغ جمال تو

در طالع آینه نظر آفتاب داشت

کی فهم کس به کنه جمال تو می‌رسد

شوقم همیشه چشم به حسن نقاب داشت

فیّاض یاد آن که چو می‌کرد خواب ناز

چشمی به چشم عاشق و چشمی به خواب داشت