گنجور

 
فایز

مبر نام جدایی ترسم ای دوست

که همچون مار بیرون آیم از پوست

مکش فایز که هجران کشت او را

تن مقتول آزردن نه نیکوست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode