گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فصیحی هروی

شب که بر آن آفتاب راه گرفتیم

در قصب دیده نور ماه گرفتیم

هر چه به بینش ز دیده دور فگندیم

صد مژه دادیم و یک نگاه گرفتیم

هر چه نفس سرنوشت سینه ما بود

جمله به بازار برده آه گرفتیم

کوکبه یوسفی رسید ز کنعان

فال مراد از نشاط چاه گرفتیم

دیده ما ریخت خون عافیت ما

ما دیت از اشک بی‌گناه گرفتیم

قیمت فریاد و ناله چون نشناسیم

ملک وفا را بدین سپاه گرفتیم

به ز فصیحی نسوختیم کسی را

کام دل برق ازین گیاه گرفتیم