به حق آن که مرا هیچ کس به جای تو نیست
جفا مکن که مرا طاقت جفای تو نیست
جفا چه باید کردن بر آن که در تن او
روانِ شیرین، شیرینتر از هوای تو نیست
بنفشه مویا! یک موی نیست بر تن من
که همچو بُردهدل من، هوا نمای تو نیست
به جان تو و به مهر تو و به صحبت تو
که دیده بَر کَنم ار دیده در رضای تو نیست
تو را خوش است و تو را هر کسی به جای من است
مرا بَتر، که مرا هیچ کس به جای تو نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ای دوست! به پاداش این که هیچ کس برای من جایگاه تو را ندارد، به من ظلم و ستم نکن که من طاقت جفای تو را ندارم
چرا باید در حق کسی که تو برایش عزیزتر از جانش هستی، جفا و ستم میکنی؟
ای که مویات طراوت بنفشه را دارد! هیچ مویی بر تنم نیست که چون دلِ من گرفتار تو نباشد.
سوگند به جان، به عشق و به دلدادگیام؛ اگر راضی به نگاه من نباشی چشمانم را از کاسه درخواهم آورد!
خوش به حالت که هر کسی میتواند جای مرا برای تو بگیرد. و وای به حال من که هیچ کسی جایگاه تو را ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهشت من بدو گیتی بجز سرای تو نیست
مرا بهشت و سرا هم بجز برای تو نیست
دلم نباشد راضی بدل ربودن آن
گه بسته با دل و جانی و او بجای تو نیست
تنم بپای ببست و دلم بپای ببست
[...]
بحقّ تو، بحق مهر تو، بصحبت تو
که دیده بر کنم ار دیده در رضای تو نیست
ترا خوش است که هر کس ترا بجای منست
مرا بتر که مرا هیچ کس بجای تو نیست
ز کوش ای دل پردرد پای باز مکش
وگرچه دانم کاین بادیه بپای تو نیست
و آستانه سر درد بر زمین میزن
که پیشگاه سرای جلال جای تو نیست
به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست
ولی او نشوم کو ز اولیای تو نیست
مباد جانم بیغم اگر فدای تو نیست
مباد چشمم روشن اگر سقای تو نیست
وفا مباد امیدم اگر به غیر تو است
[...]
کدام جان گرامی که مبتلای تو نیست
کدام طایر قدسی که در هوای تو نیست
کدام سر نه سراسیمه است در قدمت
کدام دل هدف ناوک بلای تو نیست
ز دل چسود مرا گر ز عشق خون نشود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.