بهار و لاله ما بی گل و پیاله گذشت
پیاله یی نکشیدیم و دور لاله گذشت
نیافت در گره غنچه ی دلم سببی
صبا که در چمن گل به صد رساله گذشت
غریق بحر امیدم که در سفینه ی نوح
به یک لطیفه بلای هزار ساله گذشت
شراب عشق تو ما را حواله ی ازلیست
بیار جام که نتوان ازین حواله گذشت
توان گذشت ز قید گل و بهار ولی
نمی توانم از آن عنبرین کلاله گذشت
ز گریه گلشن عیشم چو کشت ویرانست
که چند سال بر او سیلهای ژاله گذشت
چو عندلیب غزلخوان در آرزوی گلی
تمام عمر فغانی به آه و ناله گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کنون که از کمر کوه موج لاله گذشت
بیار کشتی می، نوبت پیاله گذشت
ز شیشه خانه دل، چهره عرقناکش
چنان گذشت که بر لاله زار ژاله گذشت
چنان ز حسن تو شد کار تنگ بر خوبان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.