دارد نسیم گل دم جانبخش عیسوی
تا بوی گل ز گلشن مقصود بشنوی
آیینه ی جمال تو در چشم اهل دید
دارد هزار جلوه ی صوری و معنوی
ما را چو در سخن لب لعل تو جان دهد
دیگر چه احتیاج بانفاس عیسوی
زاهد چو قرب کعبه ی وصل تو در نیافت
بیچاره شد بزاویه ی هجر منزوی
پرتو کدام و نور کدام ای خداشناس
تا کی دو دل ز تفرقه ی نور و پرتوی
ای دل گدایی در میخانه کار تست
ما را چه کار با طرب و عیش خسروی
هر جا که هست دیده ز روی تو روشنست
ای روشنی دیده چرا دور می روی
تخم امل بباغ جهان کشته یی ولی
جز بار دل فغانی از این کشته ندروی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییها و معانی عمیق عشق و longing اشاره دارد. شاعر به نسیم خوشبوی انسانی (شاید اشاره به عیسی مسیح) اشاره میکند که بویی از گلشن مقصود میآورد و زیبایی و جلوههای مختلف الهی را در آینهی چشم انسانها میبیند. او معنای زندگی و روح را در سخن معشوقش میداند و بر این باور است که نیازی به کمکهای دینی ندارد. زاهدی که نتوانسته به وصال معشوق برسد، در تنهایی و هجر گرفتار آمده است. شاعر در نهایت از درک نور و حقیقت الهی میگوید و به این موضوع میپردازد که عشق و جستجوی حقیقت در میخانه و مکانهای عادی نیز میتواند به خدا نزدیکتر کند. او از دوری محبوبش ابراز ناخوشنودی میکند و میگوید که تنها بار دلش را از زندگی در این جهان میکشد.
هوش مصنوعی: نسیم ملایم و خوشبو، مانند دم عیسی، به طرف ما میآید تا بتوانی عطر گلها را از باغ مقصود بشنوی.
هوش مصنوعی: زیبایی تو در نگاه مردم به گونهای جلوهگر است که هزاران تصویر و معنای مختلف را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: وقتی که لبهای شیرین تو باعث جاننثاری ما میشود، دیگر چه نیازی به دم مسیحایی است؟
هوش مصنوعی: زاهد وقتی که نتوانست به نزدیکی کعبه وصال تو برسد، بیچاره و تنها در گوشهای از تنهایی و جدایی ماند.
هوش مصنوعی: ای خداشناس، روشن بگو کدام نور و کدام پرتو؟ تا کی باید دل در دوتا تقسیم شده از جدایی نور و پرتو سرگردان باشد؟
هوش مصنوعی: ای دل، تو گدای محبت و عشق در میخانهای، پس به چه کار ما با شادی و خوشیهای پادشاهان است؟
هوش مصنوعی: هر کجا که باشم، وجود تو باعث روشنی و روشنایی چشمانم است. ای نور چشمانم، چرا از من دور میشوی؟
هوش مصنوعی: درخت آرزوهایی که در باغ زندگی کاشتهای، تنها حسرت و نالهای سنگین برایت به ارمغان آورده است، اما نتیجهای جز آن نمیدانی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی قیمت است شکر از آن دو لبان اوی
کاسد شد از دو زلفش بازار شاهبوی
این ایغده سری به چه کار آید ای فتی
در باب دانش این سخن بیهده مگوی
تا صبر را نباشد شیرینی شکر
[...]
ای قصد تو به دیدن ایوان کسروی
اندیشه کرده ای که بدیدار آن روی
ایوان خواجه با توبه شهر اندورن بود
دیوانگی بود که تو جای دگر شوی
آن کس که هر دو دید، مر ایوان خواجه را
[...]
بنمود چون ز برج بره آفتاب روی
گلها شکفت بر تن گلبن به جای موی
چون دید دوش گل را اندر کنار جوی
آمد به بانگ فاخته و گشت جفتجوی
آن ماه سرو بالا آن سرو ماه روی
از روی او دلم نشکیبد به هیچ روی
چشمم ز مهر ماهش گشته بسان ابر
جسمم ز عشق سروش گشته بسان موی
اشک و رخم ز عشقش چون برگ در خزان
[...]
ای بازوی شریعت از اقبال تو قوی
تابنده از جمال تو آثار خسروی
هر گه که در مهم معالی ندا دهی
جز پاسخ متابعت از چرخ نشنوی
فتنه غنوده گشت در ایام تو، که تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.