ای برده دل از دلبران حسنت ز روی دلبری
هر گوشه سرگردان تو، صد آفتاب خاوری
چون از قبای نیلگون نخل قدت آید برون
یوسف کشد در خاک و خون پیراهن نیلوفری
گیرم که صد افسون کنم سوز سخن افزون کنم
وصف جمالت چون کنم کز برگ گل نازکتری
رخساره گلگون ساختی مستانه بیرون تاختی
صد ملک دل پرداختی فریاد ازین غارتگری
هر جا که باشی در گذر وز سوز دلها بیخبر
آهی برآریم از جگر تا غافل از ما نگذری
مه پاسبان کوی تو مهر از شرف هندوی تو
جانها سپند روی تو یا رب چه نیکو اختری
رنگ قضا آمیخته حسن و ملاحت ریخته
ناز و بلا انگیخته در صورت حور و پری
ای رفته بی صبر و سکون ناگه به کوی او درون
عشقت گدا آرد برون گر پادشاه کشوری
خو کن فغانی در قفس بشکن پر و بال هوس
تا کی چو بلبل هر نفس نالان به باغ دیگری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی زیبایی و دلربایی محبوبی است که شاعر به آن عشق میورزد. شاعر به شدت تحت تأثیر جذابیت محبوبش قرار دارد و از درد جدایی و بیخبری از او ناله میکند. او از زیباییهای محبوبش میگوید و تصور میکند که حتی با افسونهای متعدد نمیتواند وصف جمال او را به درستی بیان کند. شاعر به وضوح حسرت و غم ناشی از دوری محبوب را احساس میکند و به نوعی به جاذبه و خطراتی که عشق به همراه دارد اشاره میکند. او همچنین به قدرت عشق اشاره می کند که میتواند حتی پادشاهان را نیز در پی محبوب بکشاند. در نهایت، شاعر از بیقراری و longing خود صحبت میکند و آرزو میکند که بتواند از قفس اندوه خارج شود و به محبوب برسد.
هوش مصنوعی: ای دل، تو که اسیر زیباییها هستی و از عشق محبوبان سرشار، به خاطر زیبایی که در هر گوشهای از وجود تو نمایان است، مانند این است که صد آفتاب درخشان را در خود حمل میکنی.
هوش مصنوعی: زمانی که قد بلند تو از زیر دامن آبی رنگ نخل بیرون آید، یوسف در خاک و خون پیراهن نیلوفر را به دوش میکشد.
هوش مصنوعی: حتی اگر بخواهم با صدها ترفند و جادو، حرفهام را پرشورتر و سوزانتر کنم، باز هم نمیتوانم زیبایی تو را به درستی توصیف کنم؛ زیرا تو زیباتر از لطافت گلبرگهای گل هستی.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا و سرخرویت باعث شد که بیپروا و شاد به سمت ما بیایی و دلهای زیادی را تسخیر کنی. اما از این دزدیِ دلها، داد و فریاد برمیآید.
هوش مصنوعی: هر کجا که باشی، به خاطر درد دلهایمان بیخبر، ما آهی از دل برمیآوریم تا تو از یاد ما غافل نشوی.
هوش مصنوعی: ماه، نگهبان کوی توست و جذابیت تو مانند زیباییهای هندیهاست. جانها در زیبایی تو فروغ و شعف دارند. ای پروردگار، چه نیکوست ستارهای که تو را توصیف میکند.
هوش مصنوعی: رنگ سرنوشت زیبا و دلنشین است، با لطافتی که میتواند جذابیت و زیبایی را در صورت فرشتگان و پریها به وجود آورد.
هوش مصنوعی: ای کسی که بدون صبر و آرامش رفتهای، ناگهان در کوی محبوبت حضور پیدا کن. در این عشق، حتی اگر یک گدای ساده باشی، میتوانی به اندازه یک پادشاه باارزش و بزرگ باشی.
هوش مصنوعی: به آرزوهای خود اجازه نده که تو را در قفس نگه دارند. برای رسیدن به آزادی و شادابی، باید موانع را بشکنی و از قید و بندها آزاد شوی. چرا باید همیشه مانند بلبل، ناله کنی و احساس بیتابی کنی؟ زمان آن رسیده که به سوی زندگی تازهای بروی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عیار یار دلبری با غمزه و جان دلبری
کردی ز جانم دل بری زان چشمکان عبهری
فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری
گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری
رومیرخان ماهوش زاییده از خاک حبش
چون نومسلمانان خوش بیرون شده از کافری
گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین
[...]
آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری
یا کبر منعت میکند کز دوستان یاد آوری
هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن
هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری
صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین
[...]
ترک من و آشوبِ دل خاتونِ ماه خاوری
بُغناق برگیر و بنه بر سر کلاه کافری
بر دوش زلفت چون زره بگشاده از ابرو گره
برده ز هفت اختر فره بسته قبایِ ششتری
بار و برت سیب و عنب نوشینْ دهان تریاکْ لب
[...]
ای چهره زیبای تو رشک بتان آزری
هر چند وصفت می کنم، در حسن از آن زیباتری
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر
شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری
آفاق را گردیده ام، مهر بتان ورزیده ام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.