تازگیی که شد ز می آن رخ همچو لاله را
تازه کند به یک نفس داغ هزارساله را
کشتهٔ دیرساله را زنده کند به جرعهای
چاشنیی که میدهد می ز لبت پیاله را
پیش تو سرو و لاله را جلوهٔ نازکی رسد
خیز و به عشوه حلقه کن بر گل تر کلاله را
هر قدمی که مینهی روز شکار بر زمین
سرمهٔ ناز میکشد گرد رهت غزاله را
تا ز خط بنفشهگون فتنهٔ انجمن شدی
ماه دوهفته گرد رخ دایره بست هاله را
بس که چو ابر در چمن شب همه شب گریستم
بر گل و سبزه صبحدم جلوه گریست ژاله را
خون هزار بیزبان در دل و دیده شد گره
غنچه بدین شکفتگی گو مگشا رساله را
مرغ چمن به عشوه دل کرده به خون خود سجل
گل به کرشمهٔ نهان شُسته عیان قباله را
بر شکنی چو بنگری سوز فغانی حزین
آه اگر امتحان کند در پِیَت آه و ناله را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نازکیی که دیده ام آن رخ همچو لاله را
سوزم و بر نیاورم پیش وی آه و ناله را
تا چو سگان فغان کنند از رخش اهل نه فلک
ساخت مه چهارده آن بت هجده ساله را
عقل نماند در سری، صبر نماند در دلی
[...]
ای که ز من فزدوهای گرمی آه و ناله را
زنده کن از صدای من خاک هزارساله را
با دل ما چهها کنی تو که به بادهٔ حیات
مستی شوق میدهی آب و گل پیاله را
غنچهٔ دلگرفته را از نفسم گرهگشای
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.