گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بابافغانی

امشب چراغ دل بحضور تو سوختم

جاوید زنده ام که ز نور تو سوختم

مشهور شهر گشتی و آتش بمن فتاد

طالع نگر که وقت ظهور تو سوختم

گاهی بدرد دشمن و گاهی بداغ دوست

عمری چنین بحکم ضرور تو سوختم

در غم تمام دردی و در عیش جمله سور

ای دل بداغ ماتم و سور تو سوختم

هستم در آتش تو همان می دهی زبان

ای بی وفا ز وعده ی دور تو سوختم

داری هزار داغ فغانی و زنده یی

خوش در وفای جان صبور تو سوختم