خوش آن مستی که چون بر آستان او جبین مالم
گهی خاک رهش بوسم گهی رخ بر زمین مالم
درون پردرد و لب پرخنده این حالت بدان ماند
که خون دل خورم پنهان و لب بر انگبین مالم
مسلمانی تو هم، ای تندخو رحمی نما تا کی
رخ از بهر شفاعت در ره مردان دین مالم
برای آنکه در دل تازه ماند زخم پیکانش
ز شوق بوی زلفش بر جراحت مشک چین مالم
ز طرف کوی او از پای ننشینم مگر آن دم
که بر پای سگانش دیدهٔ مردمنشین مالم
شدم فرسوده از درد و هنوزم این هوس در سر
که دست نازک آن گل بگیرم بر جبین مالم
اگر زان شاخ گل صد خار در چشمم خلد خوشتر
که در بستان روم رخ بر نهال یاسمین مالم
خیال گوهر لعلت کشم در رشتهٔ فکرت
که بهر روشنی در چشم عقل خردهبین مالم
خیالست اینکه میگوید فغانی از سر مستی
که چشم خونفشان بر دامن آن نازنین مالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شدت به عشق و شوق خود نسبت به معشوقهاش اشاره دارد. او از حالت مستی و سرخوشی ناشی از عشق میگوید و ابراز میکند که چگونه در عین درد و رنج، همچنان لبخند بر لب دارد. شاعر به مسلمانی که سختگیری میکند، توصیه میکند که رحمت نشان دهد و از او شفاعت کند. او از عشق و تمایلش به معشوقهاش سخن میگوید و حتی با وجود زخمها و مشکلات، هنوز به خاطر زیباییهای او، مشتاق است که به سمت او برود و در آغوشش آرام گیرد. شاعر همچنین اشاره میکند که حتی با وجود دشواریها، دلش به یادبوهای خوش و زلف معشوقهاش شاد است و به خیالات شیرینش پناه میبرد. در این شعر، عشق و فراق به زیبایی توصیف شده و شاعر نشاندهندهی عواطف عمیق و درد درونی خود است.
هوش مصنوعی: دلنشین است حالتی که در آن، وقتی به درگاه او میرسم، گاهی سرم را به خاک پایش میگذارم و گاهی چهرهام را بر زمین میمالم.
هوش مصنوعی: درون من پر از درد و بیرونم پر از خنده است. این حالتی مشابه به این است که من به طور پنهانی از غم و درد خود رنج میبرم، در حالی که لبانم همچون کسی که عسل میخورد شیرین به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: ای مسلمان، تو هم که خشمگینی، لطفی بکن. تا کی میخواهی با روی نازک خود از شفاعت در حق مردان دین دریغ کنی؟
هوش مصنوعی: برای اینکه زخم عشقش در دلم تازگی داشته باشد، بوی خوش زلف او را بر روی این جراحت میمالم.
هوش مصنوعی: من از پای کوی او بلند نمیشوم، مگر زمانی که بر روی پاهای سگانش، چشمان مردم را ببینم.
هوش مصنوعی: از درد خسته و فرسوده شدهام، اما همچنان در تلاش برای این آرزو هستم که دست ظریف آن گل را بر پیشانیام بگذارم.
هوش مصنوعی: اگرچه درخت گل پر از خار است و این خارها در چشمم میرود، اما بهشت برایم دلنشینتر است از اینکه در باغ، چهرهام را بر روی درخت یاسمن بگذارم.
هوش مصنوعی: به خاطر تصورات و افکار زیبایی که دربارهٔ ارزش و جذابیت تو دارم، در تلاش هستم که آنها را در ذهنم بپرورانم. این احساس به من کمک میکند تا از نور و روشنی که در فهم و درک خود دارم، بهرهمند شوم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تصور میشود که شخصی در حالت سرمستی از خود صداهایی سر میدهد و در عین حال چشمانش مانند چشمهای از خون به دامن آن معشوق زیبا ریخته میشود. به طور کلی، تصویر احساسات عمیق و درد عاشقانه را بیان میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو نتوانم که بر خاک کف پایش جبین مالم
ز دورش بینم و روی تظلم بر زمین مالم
من و بوسیدن آن ساعد سیمین محال است این
گذارد کاشکی تا روی خود بر آستین مالم
چو خواهم پای بوسم آن مگس را کز لبش خیزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.