ترک یاری کردی از وصل تو یاران را چه حظ
دشمن احباب گشتی دوستداران را چه حظ
چون ندارد وعده ی وصل تو امید وفا
غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ
چشم من کز گریه نابیناست چون بیند رخت
از تماشای چمن ابر بهاران را چه حظ
درد بیدرمان خوبان چون نمیگیرد قرار
دردمندان را چه حاصل بیقراران را چه حظ
آن سوار از خاک ما تا کی برانگیزد غبار
از غبار انگیختن یا رب سواران را چه حظ
می دهد خاک رهش خاصیت آب حیات
ورنه زین گرد مذلت خاکساران را چه حظ
یا رب از قصد فغانی چیست مقصود بتان
از هلاک عندلیبان گلعذاران را چه حظ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از لب میگون تو پرهیزگاران را چه حظ
لذت می مست داند هوشیاران را چه حظ
ای امید ما همه از تو به نومیدی بدل
غیر نومیدی ز تو امیدواران را چه حظ
یافت با سنبل ز جعد مشکسایت شمه ای
[...]
ترک یاری کردی، از وصل تو یاران را چه حظ؟
دشمن احباب گشتی، دوستداران را چه حظ؟
چون ندارد وعده وصل تو امکان وفا
غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ؟
چشم من، کز گریه نابیناست، چون بیند رخت؟
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.