گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بابافغانی

چشم از دو جهان دوخت تماشای تو ما را

کرد از همه بیزار تمنای تو ما را

این دیده که ما را بتو سرگرم چنین ساخت

هم سوخته بیند بته پای تو ما را

رفتی و سراپای ترا سیر ندیدیم

داغی بجگر ماند زهر جای تو ما را

تا چند بفردا فگنی کار دل ما

جنت ندهد وعده ی فردای تو ما را

مائیم و تو، دیگر سخن غیر چه گوئیم

پروای کسی نیست زسودای تو ما را

هر دم چه خراشی دل احباب فغانی

بس کن که سری نیست بغوغای تو ما را

 
 
 
صائب تبریزی

از خویش برآورد تمنای تو ما را

سر داد به فردوس تماشای تو ما را

خوشتر ز تماشای خیابان بهشت است

هر جلوه ای از قامت رعنای تو ما را

چون سایه که سر در قدم سرو گذارد

[...]

حزین لاهیجی

ای جنت نقد از رخ زیبای تو ما را

شد دیده بهشتی ز تماشای تو ما را

مست آمدی و تیغ به کف سر طلبیدی

آسایش جان گشت تقاضای تو ما را

هر داغ که از هجر تو اندوخته بودیم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه