گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عراقی

تیری، ای دوست، برکش از ترکش

پس به آبروی چون کمان درکش

هان! دلم گر نشانه می‌خواهی

زدن از توست و از من آهی خوش

کی ز تیرت الم رسد؟ که مرا

دیده در حیرت است و دل در غش

یابم از دیدن تو آب حیات

ور بسوزانیم تو در آتش

خواه نوش است و خواه زهرآلود

شربت از دست دوست خوش درکش

ور دهد غیر شربت نوشت

نیش دان و به خاک ریز و مچش

به عراقی مگو: بیا بر من

خویشتن را بگوی، ای دلکش