ناگه از میکده فغان برخاست
ناله از جان عاشقان برخاست
شر و شوری فتاد در عالم
های و هویی از این و آن برخاست
جامی از میکده روان کردند
در پیش صد روان، روان برخاست
جرعهای ریختند بر سر خاک
شور و غوغا ز جرعهدان برخاست
جرعه با خاک در حدیث آمد
گفت و گویی از این میان برخاست
سخن جرعه عاشقی بشنید
نعره زد و ز سر جهان برخاست
بخت من، چون شنید آن نعره
سبک از خواب، سر گران برخاست
گشت بیدار چشم دل، چو مرا
عالم از پیش جسم و جان برخاست
خواستم تا ز خواب برخیزم
بنگرم کز چه این فغان برخاست؟
بود بر پای من، عراقی، بند
بند بر پای چون توان برخاست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از لحظهای صحبت میکند که نجوای عاشقانهای از میکده برمیخیزد و شور و هیاهویی در عالم ایجاد میشود. جامی از میکده به جریان میافتد و نالهها و زمزمههای عاشقان به گوش میرسد. جرعهای بر خاک ریخته میشود و شور و غوغایی بهوجود میآید که در آن، جرعه و خاک به گفتگو میپردازند. ناگهان، صدای عشق و نعرهای نیرومند شنیده میشود که بخت شاعر را از خواب غفلت بیدار میکند و چشم دل او را باز میکند. شاعر خواهان بیداری و فهمیدن دلیل این فغان است، ولی در عین حال، به بندهایی که بر پایش است نیز اشاره میکند. در نهایت، تصویر بیداری و بیدار شدن از خواب در کنار احساسات عاشقانه به زیبایی توصیف شده است.
هوش مصنوعی: ناگهان صدای فریاد و نالهای از خانه مینوش بلند شد، صدایی که حاکی از درد و عشق عاشقان بود.
هوش مصنوعی: اختلال و مشکلاتی در دنیا به وجود آمد و سر و صدایی از این طرف و آن طرف بلند شد.
هوش مصنوعی: جامی از شراب را در برابر صد نفر ریختند و از آن جمعیت، شوری و نشاطی برخاست.
هوش مصنوعی: قطرهای از مشروب بر زمین پاشیده شد و از این عمل صدایی از ظرف آن برخاست که باعث شوری و هیجانی در فضا شد.
هوش مصنوعی: یک جرعه آب و خاک در حال صحبت بودند و در این میان، گفت و گویی به وجود آمد.
هوش مصنوعی: عشق به مانند یک نوشیدنی خوشمزه است که وقتی انسان آن را میشنود، تغییرات شدیدی در او به وجود میآورد و باعث میشود تا از همه چیز فاصله بگیرد و به سویی دیگر برود.
هوش مصنوعی: بخت من، وقتی صدای آن نعرهی خفیف را شنید، از خواب سنگینش بیدار شد.
هوش مصنوعی: وقتی که چشم دل من بیدار شد، همه چیز از نظر جسم و جان برای من تغییر کرد و از قبل آگاهی پیدا کردم.
هوش مصنوعی: خواستم از خواب بیدار شوم و ببینم که این صدای ناله و فریاد از چه چیزی به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به وضعیتی اشاره میکند که به شدت تحت تأثیر عشق یا مشکل عاطفی قرار دارد. او تصور میکند که در این حالت، به سختی میتواند از جایش بلند شود، همچون کسی که به دلایلی در بند و زنجیر است. این تصویر نشاندهنده ضعف و ناتوانی شخص در مواجهه با احساساتش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
پای من زیر کوه آهن بود
کوه بر پای چون توان برخاست
همین شعر » بیت ۱۰
بود بر پای من، عراقی، بند
بند بر پای چون توان برخاست؟
راحت از راه دل چنان برخاست
که دل اکنون ز بند جان برخاست
نفسی در میان میانجی بود
آن میانجی هم از میان برخاست
سایهای مانده بود هم گم شد
[...]
پرده ظلمت از جهان برخاست
وان خیالات از میان برخاست
چون ز مرغ سحر فغان برخاست
ناله از طاق آسمان برخاست
صبح چون دردمید از پس کوه
آتشی از همه جهان برخاست
عنبر شب چو سوخت زآتش صبح
[...]
چون ز مرغ سحر فغان برخاست
نعره از جان عاشقان برخاست
نرگس نیمه مست خواب آلود
به تماشای بوستان برخاست
چون میان تو ام بشد زکنار
[...]
ناگهان موجی از میان برخاست
زان دو زورق نشین فغان برخاست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.