ای مطرب درد، پرده بنواز
هان! از سر درد در ده آواز
تا سوختهای دمی بنالد
تا شیفتهای شود سرافراز
هین! پرده بساز و خوش همی سوز
کان یار نشد هنوز دمساز
دلدار نساخت، چون نسوزم؟
سوزم، چو نساخت محرم راز
ماتم زدهام، چرا نگریم؟
محنت زدهام، چه میکنم ناز؟
ای یار، بساز تا بسوزم
یا با سوزم بساز و بنواز
یک جرعه ز جام عشق در ده
تا بو که رهانیم ز خود باز
ور سوختن من است رایت
من ساختهام، بسوز و بگداز
گر یار نساخت، ای عراقی،
خیز از سر سوز نوحه آغاز
در درد گریز، کوست همدم
با سوز بساز، کوست همساز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ترک بیا و چنگ بنواز
آهنگ بگیر و برکش آواز
چون مست شدی هنوز هم شرم؟
از دست شدم هنوز هم ناز؟
چون چنگ تو زان خمیده پشتم
[...]
ای نام تو بهترین سرآغاز
بینام تو نامه کی کنم باز
ای روی تو شمع پردهٔ راز
در پردهٔ دل غم تو دمساز
بی مهر رخت برون نیاید
از باطن هیچ پرده آواز
از شوق تو میکند همه روز
[...]
ای مطرب عشق، ساز بنواز
کان یار نشد هنوز دمساز
دشنام دهد به جای بوسه
و آن نیز به صد کرشمه و ناز
پنهان چه زنم نوای عشقش؟
[...]
ماییم فداییان جانباز
گستاخ و دلیر و جسم پرداز
حیفست که جان پاک ما را
باشد تن خاکسار انباز
ز آغاز همه به آخر آیند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.