گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امامی هروی

ای صاحبی که گردون گرد از جهان برآرد

گر یک نفس نباشد در حفظ تو طبایع

از حضرت تو لفظی وز نه فلک معانی

از خامهٔ تو حرفی وز صد کتب شرایع

کلک وانا ملت را زیبد که هست و باشد

سیر نجوم تایع دور سپهر طابع

گر در گهت نبودی، بودی بخاک پایت

هم کار دهر مهمل هم دور چرخ ضایع

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

تا شد ز مطلع غیب خورشید حسن طالع

عشاق بینوا را مسعود گشت طالع

ما از جهان ملولیم از خویش و غیر فارغ

گشته به نیم جرعه در کنج دیر قانع

ساقی، بیار جامی کز خود رهم زمانی

[...]

ناصر بخارایی

از مهر گشت ماهی در اوج حسن طالع

خورشید مشتری شد ما را به حسن طالع

چون اختر سعادت تابنده گشت ماهی

در برج استقامت مسعود گشت راجع

دیدم به خواب مه را، گفتم که دلبر آمد

[...]

صوفی محمد هروی

تا قرص ماه نان شد در روی سفره طالع

بر آفتاب شد تنگ گردون که هست واسع

چون شاه خربزه شد ناگه عیان به بازار

بنگر خیار پیشش چون گشته است راکع

در اشتیاق بریان ای نان شیر پرور

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه