گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امامی هروی

ای بزرگی که با نسیم وفات

بوی شب‌بوی درنمی‌گنجد

بر در جاهت ارچه چرخ شدست

توی در توی درنمی‌گنجد

پس و را بندهٔ بلای دل است

کهنه و نوی درنمی‌گنجد

پیش عشق من و لطافت یار

که دل و خوی در نمی‌گنجد

گل حسن است و با لطافت رو

گل خودروی درنمی‌گنجد

در جهانی که چین طره تست

چین ابروی درنمی‌گنجد

دوش می‌گفت رنجه شو تو ولیک

چه کنم موی در نمی‌گنجد