زلف اندر تاب چینی دیگرست
کفرت اندر زلف دینی دیگرست
از زمرد خاتم لعل ترا
تا خط آوردی نگینی دیگرست
کو دلی دیگر که دست عشوه ات
هر دم اندر آستینی دیگرست
کو ز تو جانی که چشم ساحرست
مست حسن اندر کمینی دیگرست
در جهانی کافتاب حسن اوست
آسمان آنجا، زمینی دیگرست
گرد ماه از مشک تا خرمن زدی
آفتابت خوشه چینی دیگرست
بر امامی ز آفرینت هر زمان
ز آفرینش آفرینی دیگرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.