این تا جوران عرش مسند
هستند ز گوهر محمد
مادر همه را بتول عذراست
کاو را لقب از خدای زهراست
آن عصمت کردگار بی چون
کز وهم صفات اوست بیرون
حواش کنیز و بنده آدم
عیسیش غلام و برده مریم
پذرفته وجود ازو فرشته
نی او ز فرشتگان سرشته
آن پردگی حجاب قدرت
یکدانه دُر محیط عصمت
زان دم که خدای آفریدش
جز دیده ی حق کسی ندیدش
مهر و مه ازو به حسن شهره
جاروب کش سراش زهره
آن کوست جنان سرادق او
جفتی چو علی است لایق او
زهرا که خدا حبیبه گفتش
جز شیر خدا نبود جفتش
یارب تو مرا به شوهر او
و آن باب بلند اختر او
بخشای گناه در قیامت
از بیم عذاب ده سلامت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.