گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ابن یمین

در دیار کرم افسوس که دیار نماند

نرهد دل ز غم امبار چو غمخوار نماند

صرصر حادثه بر گلشن افضال گذشت

سرو آزاده شکست و گل بیخار نماند

سخن اهل هنر جمله دریغست برانک

مظهر مرحمت و رأفت دادار نماند

عز دین طاهر اسحق که تا شد ز جهان

در جهان کرم از مکرمت آثار نماند

آنکه تا مشتریی همچو وی از رشته فضل

شد برون رونق آن رشته و بازار نماند

...شود آخر پس ازین

...ـار نماند

....ک ز بار

.....ـار نماند

....ز جهان

....ـار نماند

....و از دیده برفت

...برد دل چه متاعست چو دلدار نماند

روضه خلد برینت ز خدا میخواهم

بیتو زین پس همه عمرم به جز این کار نماند