ابن یمین
»
دیوان اشعار
»
ماده تاریخها
»
شمارهٔ ۱۸ - تاریخ کشته شدن تاج الدین علی شمس الدین بدست پهلوان حیدر
چون هفتصد و پنجاه و دو رفت ز سال
بیش از دو نمانده بد ز ماه شوال
خورشید لقای شمس الدین را
از خنجر حیدر اندر آمد بزوال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سه چیز ببرد از سه چیز تو وصال
از رخ گل و از لب مل و از روی جمال
سه چیز ببرد از سه چیزم همه سال
از دل غم و از رخ نم و از دیده خیال
هر نَعت که از قبیل خیرست و کمال
باشد ز نُعوت ذات پاک متعال
هر وصف که در حساب شرّست و وبال
دارد به قصور قابلیات مآل
در هجر همی بسازم از شرم خیال
در وصل همی بسوزم از بیم زوال
پروانه شمع را همین باشد حال
در هجر نسوزد و بسوزد ز وصال
از حمله سمند تو ، ز آسیب نعال
لرزان کند اجزای زمین از زلزال
وز هیبت تیغ تو عدو را مه و سال
الماس رود بجای خون از قیفال
نسگالیده وصال آن مه نیک سگال
افکنده بند با طرب و حسن و جمال؟
هر چند وصال خوش بود در همه حال
خوشتر نبود ز ناسگالیده وصال
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.