گنجور

 
ابن یمین

بتعییر دی گفت با من یکی

که میزیستی از نصیحت گران

که پیری ترا در میان چون گرفت

چرا از جوانی نیی بر کران

شدت سر سپید و نشد از دلت

سیاهی خال و خط دلبران

بدو گفتم ای ساده دل اینقدر

ندانی ز گفتار دانشوران

که با سیم اگر خیر و شرت بود

چو زر گشت کارت ز سیمین بران