گر کسی با تو میزند لافی
که ترا دوستم بصد اخلاص
نقد او بر محک تجربه زن
تا کنی فرق سیم او زر صاص
گوشه ئی نان دوست گر شکنی
که بجوئی از آن ز ضعف خلاص
فی المثل گر برادر و پدرست
بشکند در زمان سرت بقصاص
بعد از آن گر بعذر پیش آید
روبرو خوان و لات حین مناص
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
گر کسی با تو میزند لافی
که ترا دوستم بصد اخلاص
نقد او بر محک تجربه زن
تا کنی فرق سیم او زر صاص
گوشه ئی نان دوست گر شکنی
که بجوئی از آن ز ضعف خلاص
فی المثل گر برادر و پدرست
بشکند در زمان سرت بقصاص
بعد از آن گر بعذر پیش آید
روبرو خوان و لات حین مناص
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه چو زامت فزونش بود اخلاص
گشت بوبکر در تجلّی خاص
شمس دین ، کدخدای خاص ملک
ای درت کعبهٔ عوام و خواص
رأی تو گنج عقل را گنجور
طبع تو بحر فضل را غواص
چرخ در خمت تو با رغبت
[...]
پاس شب را ز خیلخانه خاص
تویی امشب یتاقدار خلاص
عاشقی شد نهایت اخلاص
خون عشاق را نبود قصاص
حجة الحق به سوره اخلاص
مهدی انبیا به دعوت خاص
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.