گنجور

 
ابن یمین

گر کسی با تو میزند لافی

که ترا دوستم بصد اخلاص

نقد او بر محک تجربه زن

تا کنی فرق سیم او زر صاص

گوشه ئی نان دوست گر شکنی

که بجوئی از آن ز ضعف خلاص

فی المثل گر برادر و پدرست

بشکند در زمان سرت بقصاص

بعد از آن گر بعذر پیش آید

روبرو خوان و لات حین مناص