اگر کار ابن یمین را فلک
بکام دل او نسازد بساز
و گر حاسدش را کند روزگار
چنان کش نباشد بچیزی نیاز
چو او را ازین بر دل اندوه نیست
حسودش بدین نیز گو هم مناز
اگر تاج اگر بند سازد فلک
ز بهر سر هدهد و پای باز
نه هدهد ز خواری از آن وا رهد
نه ماند ز عزت ازین باز باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
ترا هست محشر رسول حجاز
دهنده بپول چنیوت جواز
کزین پس ایا دل به دنیا مناز
که عزش عذابست و نازش نیاز
دو سرو سهی را به یک بوستان
بپرورد در شادکامی و ناز
ابی آن که ز آن هر دو آمد گناه
[...]
چو آمد گه زادن زن فراز
بکشکینه گرمش آمد نیاز
رهانندهٔ روز شمار از گداز
دهنده به پول چینود جواز
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.