نگارم ار بگذارد ز رخ نقاب فرو
شود ز خجلت رخسارش آفتاب فرو
بطاق ابروی او ماه نو چو در نگرد
همانزمان که در آید رود ز تاب فرو
پر غراب نگویم بزلف او ماند
که دید ریخته مشک از پر غراب فرو
ز شرم غالیه گون خط او چو نیلوفر
بنفشه سر برد از خوی تر بآب فرو
فرو شدست سر عقل من ز شوق لبش
بلی شود همه کس را سر از شراب فرو
ز تاب آتش هجرش چکید خون ز دلم
چکد هر آینه خونابه از کباب فرو
مجوی از دل ابن یمین شکیب از آنک
نوشته اند خراج از ده خراب فرو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو
چنانکه از ورق گل چکد گلاب فرو
خطت چو سنبل مشگین بود سحرخیزی
گرفته هر طرفش نور آفتاب فرو
برآمدی چو مه چارده بگوشه ی بام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.