عرق چکیده ز رویش ز آفتاب فرو
چنانکه از ورق گل چکد گلاب فرو
خطت چو سنبل مشگین بود سحرخیزی
گرفته هر طرفش نور آفتاب فرو
برآمدی چو مه چارده بگوشه ی بام
ز انفعال رخت رفت آفتاب فرو
گه نیاز اسیران نیاورد از ناز
بغمزه گوشه ی ابروی پر عتاب فرو
دمی که لذت تیغش بحلق می نرسد
نمیرود بگلویم ز غصه آب فرو
چه سود زینهمه عرض نیاز و مسکینی
چو از کرشمه نیاید بهیچ باب فرو
کمال مرتبه ی شوق داشت پروانه
که تا نسوخت نیامد ز اضطراب فرو
فغانی از غم دوران دگر نیارد یاد
که سر ز شوق لب برده در شراب فرو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شوقی آسمانی و نازنین است. شاعر از زیبایی و نورانی بودن محبوب خود سخن میگوید و او را چون گلی خوشبو توصیف میکند که عرق عشق از او میچکد. محبوب به اندازهای دلرباست که دیگران را اسیر خود کرده و بر دلها اثر میگذارد. شاعر همچنین به بیفایده بودن احساسات و نیازهایش اشاره میکند، زیرا هیچ چیز نمیتواند او را به محبوبش برساند. در نهایت، اشاره به شوق و دلتنگی و همچنین اشاره به پروانهای که به خاطر عشقش میسوزد، وجود دارد. شعر بیانگر عمق احساسات و تلمیحاتی درباره غم و شور عشق است.
هوش مصنوعی: عرقی که از چهرهاش به خاطر گرمای آفتاب میچکد، همانند گلابی است که از گلها جاری میشود.
هوش مصنوعی: خط تو مانند گل سنبل تیره و زیباست و سحرگاهان، در هر گوشهاش نوری از آفتاب درخشیده است.
هوش مصنوعی: تو همچون ماه چهارده از گوشه بام برآمدی و آفتاب از اثر یکنواختیات به کناری رفت.
هوش مصنوعی: بعضی اوقات ناز و عشوههای معشوقه، حتی بر دل دلدادگان هم تأثیر میگذارد. او با یک نگاه و ابروهایی که پر از ناز و طعنهاند، دلها را میفریبد و در عین حال میتواند باعث درد و رنج آنان شود.
هوش مصنوعی: در لحظهای که لذت تیغ بر زبان نمیرسد، غم و اندوه مانند آبی که در گلو گیر کرده باشد، نمیتواند به راحتی فرو برود و مرا رها نمیکند.
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد که به طور مکرر نیاز و فقر خود را نشان دهیم اگر به خاطر ترفندها و شیرینیهای زندگی به هیچجا نرسیم؟
هوش مصنوعی: پروانه به حدی نسبت به زیبایی نور شوق و اشتیاق داشت که تا وقتی نسوخت و از شدت اضطرابش آرام نگرفت، به سوی نور نرفت.
هوش مصنوعی: فغان و نالهای از غم و غصههای روزگار دیگر بر زبان نمیآید، چون دل شاد و سرمست از محبت، لب به خوشی و نوشیدن شراب میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگارم ار بگذارد ز رخ نقاب فرو
شود ز خجلت رخسارش آفتاب فرو
بطاق ابروی او ماه نو چو در نگرد
همانزمان که در آید رود ز تاب فرو
پر غراب نگویم بزلف او ماند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.