اگر معشوق سیم اندام اهلست
کشیدن از رقیبان جور سهلست
نخواهم جز که با جانان گذارم
اگر یکساعتم از عمر مهلست
مرا این نکته ز اهل علم یاد است
که عاشق زنده بیمعشوق جهلست
نهم ناگاه سر بر پاش و گویم
که باشد کار سهل ار یار اهلست
بیا کابن یمین را هست در سر
جنونی گر جوان وگرچه کهلست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی معشوق اشاره میکند و میگوید که اگر معشوق زیبا و دلبر باشد، فراموش کردن رقیبان کار دشواری نیست. او آرزو دارد تا هر لحظه از زندگیاش را در کنار معشوق سپری کند، حتی اگر فقط یک ساعت از عمرش باقی مانده باشد. شاعر به این نکته اشاره میکند که زندگی عاشق بدون معشوق بیمعناست و همچنین بیان میکند که عشق واقعی نیازمند حضور معشوق است. در پایان، شاعر از جنون عشق سخن میگوید و به زیبایی و جوانی معشوق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر معشوقی زیبا و دلربا باشد، کشیدن دل رقیبان و ایجاد مشکل برای آنها آسان خواهد بود.
هوش مصنوعی: جز این نمیخواهم که با محبوبم باشم، حتی اگر فقط یک ساعت از عمرم باقی مانده باشد.
هوش مصنوعی: این نکته را از اهل دانش آموختهام که عاشق زندهای که معشوقش در کنارش نیست، در واقع به نوعی در جهل و ناآگاهی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: ناگهان سرم را بر پای تو میگذارم و میگویم اگر یار واقعی باشی، کارها آسان خواهد بود.
هوش مصنوعی: بیایید با هم در این جنون به جستجوی زیبایی و عشق برویم، چه جوان باشیم و چه پیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنین وقتی چو من زن را که اهلست
برآور این قدر حاجت که سهلست
مترس از مرگ صورت زانکه سهلست
بتر مرگ ای برادر مرگ جهلست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.