بیاض غمزه روی و سواد طره شب
ز روی و موی نمود آن نگار شیرین لب
رخش سایه زلف اندرون بدان ماند
که آفتاب درخشان شود میانه شب
کنم تحمل جور رقیبش از پی آنک
ز مار مهره بدست آید و ز خار رطب
پیام دادم و گفتم که سوخت پیکر من
ز مهر روی تو چون از فروغ ماه قصب
جواب داد که من ماهم و تنت قصب است
قصب ز پرتو مه گر بسوخت نیست عجب
اگر چه آن صنم آذری خلیل منست
مرا عذاب چو نمرود میکند بلهب
بیا و بر لبم آبی زن ایمسیح نفس
که تاب مهر تو میسوزدم در آتش تب
ز سر برون نکنم جستجوت در همه عمر
اگر چه در تک و پویم شکست پای طلب
سفر ز کوی تو ابن یمین چگونه کند
که باشد از رخ و زلف تو ماه در عقرب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی چهره و موی محبوب اشاره دارد و احساسات عاشقانه و درد ناشی از دوری و جدایی را به تصویر میکشد. شاعر وضعیت روحی خود را وصف میکند که به خاطر عشق به معشوقش دچار عذاب و رنج است. او از زیباییهای معشوق، شبیه به نور ماه، سخن میگوید و به تحمل مشکلات و سختیها به خاطر عشقش اشاره میکند. در نهایت، شاعر ابراز میکند که نمیتواند از جستجوی معشوق دست بکشد، حتی اگر در این راه دچار شکست و سختی شود. بهطور کلی، شعر تجلی احساسات عمیق عشق، زیبایی و رنج است.
هوش مصنوعی: سفیدی چشمهای زیبا و دلربا و سیاهی موهای شب نما از چهره و موی آن نگار شیرینلب به تصویر آورده شده است.
هوش مصنوعی: زلفهای او مانند سایهای است که در روشنی آفتاب در دل شب نمایان میشود.
هوش مصنوعی: تحمل زحمت و سختی رقیب را در میکشم، زیرا میدانم که از عشق و محبت میتوان به چیزهای ارزشمندی دست یافت، همانند پیدا کردن مروارید از دل خطر یا به دست آوردن میوهای شیرین از میان خارها.
هوش مصنوعی: پیام فرستادم و گفتم که بدنم از عشق چهرهات میسوزد، مثل این که از نور ماه در نی میسوزد.
هوش مصنوعی: او پاسخ داد که من مانند ماه هستم و بدن تو مانند نی است. اگر نی از نور ماه بسوزد، جای تعجبی نیست.
هوش مصنوعی: اگرچه آن معشوق آذری که شبیه خلیل من است، مرا به عذاب میاندازد و مثل نمرود با آتش میسوزاند.
هوش مصنوعی: بیار و بر لبم آب برسان، ای منجی، چرا که برای مهر تو در آتش عشق میسوزم.
هوش مصنوعی: هرگز تلاش برای یافتن تو را ترک نخواهم کرد، حتی اگر در این مسیر بارها و بارها زمین بیفتم و ناکام شوم.
هوش مصنوعی: سفر از دیار تو چگونه ممکن است، در حالی که چهره و موهای تو مانند ماه در وقت عقرب نمایان است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سپیده دم که هوا بر درید پرده شب
بر آمد از سر که روز با ردای قصب
سپید روز سپه روی داده بود به چین
شب سیاه سپه روی داده سوی حلب
چنان سیاه وشی اندکی سپید بروی
[...]
تقشّعَ غَیْمُ الهَجْرِ عَنْ قَمرِ الحُبِّ
وأسْفَرَ نُورُ الصُّبْحِ عَنْ ظلمةِ العَنْبِ
اگرچه من نکنم عاشقی بطبع طلب
کند طلب دل من عاشقی ز مهر . . . ب
گهی ز دیده خروشم کز اوست دل بعذاب
گهی ز دل کنم افغان کز اوست جان به تعب
ز دیده جیحون باران ز دل جحیم نشان
[...]
همی شکنجد باد و همی شکافد خاک
به جنبش اندر دود و بخار آتش و آب
سپهر ملک عجم ، آفتاب دین عرب
بلند نام و نشان و بزرگ اصل و نصب
کمال دین هدی ، قطب ملک و دین محمود
که هست چرخ شرف را جمال او کوکب
جمال دودهٔ خوارزمشاه ، آنکه ربود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.