در عشق یار بین که چه عیار میرویم
سر زیر پا نهاده چه شطار میرویم
در نقطهٔ مراد بدین دور ما رسیم
زیرا به سر همیشه چو پرگار میرویم
جانی که هست مان فدی یار کردهایم
ور حکم میکند به سردار میرویم
مرگ ار کسی به جان بفروشد همیخریم
عیاروار ز آنکه بر یار میرویم
ما را چه غم ز دوزخ و با خُلدمان چه کار؟
دلدادهایم ما بر دلدار میرویم
بار امانتش به دل و جان کشیده، پس
در بارگاه عزت بیبار میرویم
با ظلمت نفوس و طبایع درآمدیم
در جان هزارگونه ز انوار میرویم
ز آن پس که بودهایم بسی در حریم جهل
این فضل بین که محرم اسرار میرویم
عمری اگرچه در ظلمات هوا بُدیم
آب حیات خورده خضروار میرویم
گرچه چو چرخ کور و کبود آمدیم لیک
با صد هزار دیده فلک سار میرویم
در نقطهٔ مراد بدین دور ما رسیم
زیرا به سر همیشه چو پرگار میرویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در عشق یار بین که چه عیار میرویم
سر زیر نهاده چو شطار میرویم
در نقطه مراد بدین دور ما رسیم
زیرا بسر همیشه چوپر کار میرویم
جانی که هست مان فدی یار کردهایم
[...]
دلدادهایم وز پی دلدار میرویم
با خون دیده و دل افگار میرویم
یاران به همتی مدد حال ما شوید
کز این دیار بیدل و بییار میرویم
ما را به حال خود بگذارید و بگذرید
[...]
کز کربلا به دیدهٔ خونبار میرویم
وارسته آمدیم و گرفتار میرویم
خفتند همرهان همه پیر و جوان به خاک
با یک اسیر بستهٔ بیمار می رویم
از دولت سر تو برادر به کربلا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.