گر روز پسین چراغ عهدم نکشی
جانی بدهم به راحت و خوش منشی
ور جامهٔ اسلام ز من بر نکشی
مرگی که در اسلام بود اینت خوشی.
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
گر روز پسین چراغ عهدم نکشی
جانی بدهم به راحت و خوش منشی
ور جامهٔ اسلام ز من بر نکشی
مرگی که در اسلام بود اینت خوشی.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر روز پسین چراغ عهدم نکشی
جانی بدهم براحت و خوش منشی
ور جامه اسلام ز من بر نکشی
مرگی که در اسلام بود اینت خوشی!
ای پیش تو لعبتان چینی حبشی
کس چون تو صنوبر نخرامد به کشی
گر روی بگردانی و گر سر بکشی
ما با تو خوشیم گر تو با ما نه خوشی
ای محرم راز دل چه بیگانه وشی
تا چند برنگ و بوی این باغ خوشی
در گوش تو معرفت شود ناله مرغ
چون خطی اگر فتیله از گوش کشی
آمد پیری و، رفت ایام خوشی
در کام شود زهر، اگر شهد چشی
در تن اثری نمانده دیگر ز حیات
وقت است که وارهیم از این مرده کشی!
باریک میان و نغز و طناز و کشی
مه پیکر و زهره وار و خورشید وشی
ایدل اگر از مدینه یا از حبشی
آن بت نشود یار تو تا گبر نشی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.