گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
نجم‌الدین رازی

گر روز پسین چراغ عهدم نکشی

جانی بدهم براحت و خوش منشی

ور جامه اسلام ز من بر نکشی

مرگی که در اسلام بود اینت خوشی!

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از نجم‌الدین رازی
سعدی

ای پیش تو لعبتان چینی حبشی

کس چون تو صنوبر نخرامد به کشی

گر روی بگردانی و گر سر بکشی

ما با تو خوشیم گر تو با ما نه خوشی

اهلی شیرازی

ای محرم راز دل چه بیگانه وشی

تا چند برنگ و بوی این باغ خوشی

در گوش تو معرفت شود ناله مرغ

چون خطی اگر فتیله از گوش کشی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
واعظ قزوینی

آمد پیری و، رفت ایام خوشی

در کام شود زهر، اگر شهد چشی

در تن اثری نمانده دیگر ز حیات

وقت است که وارهیم از این مرده کشی!

ادیب الممالک

ای آنکه به کار عشق با عقل و هشی

چون حربه نداشتی که ما را بکشی

دادم ز برایت ای پری رخ چاقو

تا سر ببری ز عشقبازی به خوشی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه