گنجور

 
نجم‌الدین رازی

تا ظن نبری که ما ز آدم بودیم

کان دم که نبود آدم آن دم بودیم

بی زحمت عین و شین و قاف و گل و دل

معشوقه و ما و عشق همدم بودیم.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode