نجم‌الدین رازی » مجموعهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۱

تا ظن نبری که ما ز آدم بودیم

کان دم که نبود آدم آن دم بودیم

بی زحمت عین و شین و قاف و گل و دل

معشوقه و ما و عشق همدم بودیم.