گنجور

 
دقیقی

زان تلخ میی گزین که گرداند

نیروش روان تلخ را شیرین

از طلعت او هوا چنان گردد

کز خون تذرو سینه ی شاهین

استاد شهید زنده بایستی

وان شاعر تیره چشم روشن بین

تا شاه مرا مدیح گفتندی

ز الفاظ خوش و معانی رنگین