زان تلخ میی گزین که گرداند
نیروش روان تلخ را شیرین
از طلعت او هوا چنان گردد
کز خون تذرو سینه ی شاهین
استاد شهید زنده بایستی
وان شاعر تیره چشم روشن بین
تا شاه مرا مدیح گفتندی
ز الفاظ خوش و معانی رنگین