ای بت مه طلعت پیمان گسل
ای مه تابان بررویت خجل
آتش عشق رخ توبرفروخت
هستی ما را همه یکسر بسوخت
شعله عشقت بزدآتش به جان
سوختم از آتش دل الامان
نیستی آگه غم عشقت چه کرد
در دلم از حسرت واندوه ودرد
از غم عشق رخ نیکوی تو
شددلم آشفته تر از موی تو
تا شدی از پیش من ای یار دور
تنگتر آمددلم از چشم مور
هجر تو زد بر دل من آتشی
من خوشم از سوختن ار تو خوشی
وصل تو روزی شود ار روزیم
به بود از روزی هر روزیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.