گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بلند اقبال

سه رسدکرده پریشانی عالم را چرخ

دو به من داده یکی را به خم طره یار

تنگتر گشته مرا دل به بر از دیده مور

تلختر گشته مرا کام ز زهر دم مار

زرد رخ گشته ام ار رنج والم همچو ترنج

خون جگر گشته ام از غصه وغم همچو انار

 
 
 
رودکی

گر شود بحر کف همت تو موج زنان

ور شود ابر سر رایت تو توفان بار

بر موالیت بپاشد همه در و گوهر

بر اعادیت ببارد همه شخکاسه و خار

فرخی سیستانی

ای ز کار آمده و روی نهاده به شکار

تیغ و تیر تو همی سیر نگردند ز کار

گاه تیغ تو بر آرد ز سر دشمن گرد

گاه تیر تو بر آرد ز بر شیر دمار

هیبت تیغ تو و تیر تو دارد شب و روز

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ازرقی هروی

دی در آمد ز در آن لعبت زیبا رخسار

نه چنان مست بغایت ، نه بغایت هشیار

طربی در دل آن ماه نو آیین زنبیذ

اثری در سر آن لعبت زیبا رخسار

از زخم زلفش برگ سمنش غالیه پوش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
منوچهری

بوستانبانا امروز به بستان بده‌ای؟

زیر آن گلبن چون سبز عماری شده‌ای؟

آستین برزده‌ای دست به گل برزده‌ای؟

غنچه‌ای چند ازو تازه و تر بر چده‌ای؟

دسته‌ها بسته به شادی بر ما آمده‌ای؟

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از منوچهری
عبدالقادر گیلانی

هرکه در پیش تو بر خاک بمالد رخسار

ملک کونین مسخّر بودش لیل و نهار

دگران گر به قدم بر سر کوی تو روند

من به سر بر سر کوی تو روم مجنون‌وار

سلطنت غیر تو کس را نسزد ز انکه به لطف

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه