افزوده غم عشق تو درد وتب ما را
کرده است سیه هجر توروز وشب ما را
ما عاشق ومستیم و به جز یار ندانیم
زاهد ز چه جویاست همی مذهب ما را
آگه نشد از طالع ما هیچ منجم
می سوختی ای کاش فلک کوکب ما را
تا بوسه زدم بر لب شیرین وی ازشهد
تب خاله زد از فرط حرارت لب ما را
ای ترک بکن ترک جفا در دل شبها
گوشت نشنیده است مگر یا رب ما را
روی سوی که آریم به غیر از تو که جز تو
کس نیست برآورده کند مطلب ما را
ما را بسی اقبال بلند است که دلدار
دربانی خود کرده یقین منصب ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و درد ناشی از جدایی است. شاعر احساس غم و تب را بیان میکند که ناشی از دوری معشوق است. او و یارانش عاشق و مست عشق هستند و به دنبال عشق واقعی میگردند. شاعر از زاهدان میپرسد که آنها چه چیزی در پی دارند، چون خود عشق را در مییابند. همچنین به بخت خود و پیشگوییهای نجومی اشاره میکند و آرزو میکند که ای کاش آسمان از سرنوشت او و معشوقش میسوخت. عاشق از تب و داغی که بوسه بر لب معشوق به او داده است، سخن میگوید و از یار میخواهد تا ترک بیوفایی کند. او تأکید میکند که هیچکس جز معشوق نمیتواند نیازهای او را برآورده کند و در نهایت میگوید که شانس خوبی دارد زیرا دلبرش او را پذیرفته و بر او حکومت میکند.
هوش مصنوعی: غم عشق تو به شدت بر دردها و تبهای ما افزوده است و دوری تو شب و روز ما را تاریک و غمانگیز کرده است.
هوش مصنوعی: ما عاشق و دلدادهایم و به جز معشوق خود چیزی نمیشناسیم. نمیدانیم که زاهد چه چیزهایی را طالب است، زیرا ما مذهب و باور خود را تنها در عشق مییابیم.
هوش مصنوعی: اگر ستارهشناسان میدانستند که سرنوشت ما چگونه است، میسوختند. ای کاش که آسمان، ستارهی ما را بهتر میشناخت.
هوش مصنوعی: وقتی بر لبهای شیرین او بوسه زدم، از شدت حرارت لبهایم، تب و تابی شبیه به تب خاله به من دست داد.
هوش مصنوعی: ای ترک، در دل شبها زجر و آزار را بر خود روا مدار، زیرا که ما، بیخبر از درد و رنج تو، فقط به درگاه خداوند پناه میبریم.
هوش مصنوعی: هر کجا که نگاه کنیم، تنها تویی که میتوانی خواستههای ما را برآورده کنی و غیر از تو کسی دیگری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ما خوشبختیم که معشوقمان، به ما مقام و جایگاهی داده که به خود و دلمان اطمینان داریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روشنگر چشم و دل ما کن شب ما را
صیقل نزند تیره دلی مطلب ما را
دل شکر تو را از قلم شکوه نویسد
باور نکند ساده دلی یا رب ما را
شاید که تو یکبار ندانسته بخوانی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.