آشوب شهری شورجهانی
ماه زمینی شاه زمانی
از رخ عدوی اسلام وکفری
وز قد بلای پیر وجوانی
هم سست عهدی هم سخت روئی
درتلخ گوئی شیرین زبانی
چون تو به دوران نبودولیکن
این است کای ماه نامهربانی
هم سروقدی هم ماه روئی
هم دل فریبی هم جان ستانی
سروت ندانم ماهت نخواهم
کز قامت و رخ به زاین وآنی
ای دل مگو هیچ وصف از دهانش
کی هیچ از هیچ گفتن توانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آشوب جانی شوخ جهانی
بی اعتقادی نامهربانی
از پیش خویشم تا چند رانی
زهر فراقم تا کی چشانی
من مهر ورزم آری من اینم
[...]
این هم جهانی آن هم جهانی
این بیکرانی آن بیکرانی
هر دو خیالی هر دو گمانی
از شعلهٔ من موج دخانی
این یک دو آنی آن یک دو آنی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.