اگر به حکم قضا می شود رضا دل تو
یقین بدان شودآسان تمام مشکل تو
دلا به عمر ندیدم تو را دمی بی غم
سرشته گشته مگر آب عشق در گل تو
نثار خاک رهت خواستم کنم دل وجان
خجل شدم چو بدیدم که نیست قابل تو
که گفته است که دل را بود ره اندر دل
گر این صحیح بود چون نگشته شامل تو
دل توهیچ نباشد ز چیست مایل من
مگر نه این دل زار من است مایل تو
خیال وصل تو پیوسته می کنددل من
دلا چه چاره کنم با خیال باطل تو
گمان مکن چو تو از حسن نیست درعالم
بیاکه تا نهم آئینه درمقابل تو
خدا دوباره به ما داده عمری از سر نو
شکسته کشتی ما گررسد به ساحل تو
نمی شوی چومن از عاشقی بلند اقبال
میان یار وتوتاجان شده است حایل تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عشق و دلتنگی پرداخته است. شاعر به رضایت در تقدیر الهی اشاره میکند و میگوید اگر دل تو به قضا و قدر راضی باشد، همه مشکلات آسان خواهند شد. او از غم و درد عاشقانه سخن میگوید و به این نکته میپردازد که چگونه عشق، وجودش را تحت تأثیر قرار داده است. شاعر احساس میکند که معشوق از او برتر است و باید خاک پای او شود. او همچنین به تمایلات و آرزوهایش اشاره میکند که هیچگاه نمیتواند دلش را از عشق معشوق جلا دهد. در نهایت، به امیدی برای وصال و تغییر سرنوشت اشاره دارد و میگوید شاید با نو شدن زندگی دوباره بتواند به معشوقش برسد.
هوش مصنوعی: اگر با خواست تقدیر کنار بیایی و به آن راضی باشی، مطمئن باش که تمام سختیها برای تو آسان خواهد شد.
هوش مصنوعی: ای دل، در عمرم هیچگاه تو را ندیدم که لحظهای بدون غم باشی، مگر اینکه عشق مانند آبی در گل وجودت جاری شده باشد.
هوش مصنوعی: خواستم خاک پای تو را نثار کنم، اما زمانی که دیدم ارزش تو بیشتر از اینهاست، از این کار شرمنده شدم.
هوش مصنوعی: دل برای خود راهی دارد، اما اگر این درست باشد، پس چرا دلنتوانسته تو را در بر بگیرد؟
هوش مصنوعی: دل تو هیچ حالی ندارد که به من علاقهمند باشد، مگر اینکه این دل زار من است که به تو تمایل دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر تصور وصال تو، دل من همیشه در فکر و خیال است. ای دل، چه کار کنم با این تصور نادرست از تو؟
هوش مصنوعی: فکر نکن که در دنیا مانند تو زیبایی وجود ندارد، بیا تا من آینهای به تو نشان دهم.
هوش مصنوعی: خداوند دوباره فرصتی به ما بخشیده و ما باید از نو شروع کنیم. اگر کشتیمان به سلامتی به ساحل تو برسد.
هوش مصنوعی: تو به خاطر عشق نمیتوانی مانند من شوی، زیرا خوشبختی میان عشق و تو مانع قرار گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرم رقیب براند بتا زمنزل تو
برنگ شمع برآیم شبی بمحفل تو
پری صفت زنظرها نهفته میگذری
مگر زروح مجرد سرشته شد گل تو
تو خود زرحمت محضی و این عجب باشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.