در خم زلف توتا گشته گرفتار دلم
از پریشانی خودنیست خبردار دلم
تا به عشق تو سروکار دل افتادمرا
شست یکباره دل ودست ز هر کار دلم
بلکه از شربت لعل توشفائی یابد
شده از چشم توچون چشم تو بیمار دلم
دیده تا دیده من طره ورخسار تو را
نیست آسوده دمی از غم و آزار دلم
بی توخارند به چشمم همه گل های چمن
نکند بی رخ تومیل به گلزار دلم
دل سنگین توتا چند نگردد راضی
که شوداز غم هجر تو سبکبار دلم
دلم از بسکه ز هرکس طلبد وصل تو را
درنظرهای خلایق شده بس خوار دلم
خون چرا دادبه چشمم که بریزد به کنار
هم به عشقت نبودمحرم اسرار دلم
تاخبر شد که ز عشق تو بلنداقبالم
شد منادی به همه کوچه وبازار دلم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشق مستم و محنت زده از بار دلم
دوستان عفو کنیدم که گرفتار دلم
همه کس در پی تیمار و دل من ز جنون
سنگ بر سینه زنان در پی آزار دلم
خار خار دلم از زخم زبان کم نشود
[...]
تا خم زلف بتان آمده زنار دلم
بت پرستی زمیان و پرستار دلم
یوسف مصر مکان کرده ببازار دلم
من زلیخا صفت امروز خریدار دلم
مرغ طبعم بنوا آمده چون بلبل باغ
[...]
ای دل آزار مباش از پی آزار دلم
که نباشد به کسی جز تو سروکار دلم
باشد از ابروو مژگان به کفش تیر وکمان
چشم توهستم گر بر سر پیکار دلم
ترک خونخوار توگردیده عدوی دل من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.