روشن چراغ کس نکند پیش آفتاب
ای آفتاب پیش رخ ماه من متاب
گفتار نگار من که به خواب آیمت شبی
آخر شبی چوبخت من ای چشم من بخواب
چشمم چو لاله گشته فشاند ز بسکه اشک
نگرفته کس ز لاله چو من تاکنون گلاب
زاهد مبند تهمت مستی ز می به من
من مست چشم مست نگارم نه از شراب
چون پیچ وتاب زلف توبینم گمان کنم
ماری است زخمدار که باشد به پیچ وتاب
ویرانه شو که قابل تعمیر می شوی
آباد کی شوی نشوی ای دل ار خراب
تا چندمحو نحو وکنی عمر صرف صرف
برخیز ای مدرس وبرهم بنه کتاب
اقبال هر کسی شده است از رهی بلند
اقبال من بلند شد از عشق بوتراب
ندارم سیری از آن لعل سیراب
که مستسقی ندارد سیری از آب
لبت سودای ما را کرده افزون
که گوید رفع سودا کرده عناب
دلم طاقت به دیدارت نیارد
که کتان را نباشد تاب مهتاب
به پهلو بی توگوئی خار دارم
کنم گر بستر وبالین ز سنجاب
بلند اقبال کن صبر از غم هجر
که آخر غوره می گردد می ناب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی کنی عذاب و کنی ریش را خضاب؟
تا کی فضول گویی و آری حدیث غاب؟
گفتم متاب زلف و مرا ای پسر متاب
گفتا که بهر تاب تو دارم چنین بتاب
گفتم نهی برین دلم آن تابدار زلف
گفتا که مشک ناب ندارد قرار و تاب
گفتم که تاب دارد بس با رخ تو زلف
[...]
ای باز کرده چشم و دل خفته را ز خواب،
بشنو سؤال خوب و جوابی بده صواب:
بنگر به چشم دل که دو چشم سرت هگرز
دیدهاست چشمهای که درو نیست هیچ آب
چشمهست و آب نیست، پس این چشمه چون بُوَد؟
[...]
چون از فراق دوست خبر دادم آن غراب
رنگ غراب داشت زمانه سیاه ناب
چونانکه از نشیمن بر بانگ تیر و زه
بجهد غراب ناگه جستم ز جای خواب
از گریه چون غرابم آواز در گلو
[...]
ای تیغ تو کشیده ترا ز تیغ آفتاب
ای نجم دین و از تو به کفر اندر اضطراب
با همت تو وهم نداند برید راه
با هیبت تو دهر نیارد چشید خواب
حکم ترا مطیع بود روز و شب فلک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.