مرا به جز غم وحسرت ز عشق یار چه حاصل
به غیر حیرت و غفلت به روزگار چه حاصل
تو رابه نشئه هستی به غیر مرگ چه صرفه
بود ز باده و مستی به جز خمار چه حاصل
گرفتم این که سپردم به دست لاله رخان دل
سوای خون دل و چشم اشکبار چه حاصل
در این دیار ندیدیم دلبری که برد دل
دگر توقف ما اندر این دیار چه حاصل
کسی که سال و مه عمر اوست بهمن ودی مه
چو فرودین رسد وفصل نوبهار چه حاصل
خزان هوا وتماشای باغ داده چه لذت
چو رفت گل ز گلستان ز سیر خار چه حاصل
هر آنکه آمده اقبال او بلندبه عالم
نباشد ارچومن خسته خاکسار چه حاصل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.