گر عاشق تو بی دل وجان شد شده باشد
وز عشق تو رسوای جهان شد شده باشد
چون می شود آتش که بیفتد به نیستان
گر جسم من از عشق چنان شد شده باشد
ای موی میانگر تن من از غم عشقت
باریک چو آن موی میان شدشده باشد
چون ابرو ومژگان تو چون تیر و کمان است
گر قدچوتیرم چو کمان شد شده باشد
رفتی ز برم زودتر از آب که از رود
از چشم من ار رودروان شد شده باشد
گویند که امسال بهار آمد ودی رفت
ما ناشده آگاه خزان شد شده باشد
اقبال بلندی که مرا بود گراز هجر
پست وسیه وخوار و نوان شدشده باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر خون دل از دیده روان شد شده باشد
رازی که نهان بود عیان شد شده باشد
گر پرده بر افتاد ز عشاق بر افتد
ور حسن تو مشهور جهان شد شده باشد
دین و دل و عقلم همه شد در سر کارت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.